شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی

شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی

 

رابطه بین شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی که انتخاب می‌کند، یک موضوع جالب و چندبعدی در رواندرمانی است. این ارتباط می‌تواند بر اثربخشی درمان، سبک کار، و حتی رابطه درمانی با مراجع تأثیر بگذارد. در ادامه، این رابطه را از چند منظر بررسی می‌کنیم:

۱. آیا درمانگران به صورت ناخودآگاه جذب رویکردهایی می‌شوند که با شخصیتشان سازگار است؟

بله، تحقیقات نشان می‌دهند که شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و ویژگی‌های شخصیتی درمانگر می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در انتخاب رویکرد مناسب ایفا کنند. برای مثال، درمانگران درون‌گرا معمولاً به سمت روانکاوی، روان‌پویشی یا سایر درمان‌های عمیق‌نگر جذب می‌شوند، چون این رویکردها نیازمند تفکر تحلیلی، صبر و تمایل به درون‌نگری هستند.

در مقابل، درمانگران برون‌گرا و عمل‌گرا اغلب به رویکردهایی مانند CBT، DBT یا درمان‌های راه‌حل‌محور گرایش دارند، چرا که این شیوه‌ها ساختارمند، تعاملی و نتیجه‌محورند. همچنین، درمانگرانی با شخصیت همدل و گرم معمولاً به رویکردهای انسان‌گرایانه علاقه‌مند می‌شوند، چون این روش‌ها بر رابطه درمانی اصیل و پذیرش بی‌قیدوشرط تمرکز دارند. در مجموع، تناسب بین شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی یکی از عوامل پنهان اما مؤثر در موفقیت روان‌درمانی است.

۲. آیا درمانگر می‌تواند با هر رویکردی کار کند، صرف‌نظر از شخصیت خود؟

در تئوری، هر درمانگر می‌تواند هر رویکردی را اجرا کند؛ اما در عمل، شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی باید با یکدیگر هم‌راستا باشند تا کیفیت اجرا حفظ شود. برای مثال، یک درمانگر منظم و ساختارمند که با DBT کار می‌کند، احتمالاً در آموزش مهارت‌ها و پیگیری مراحل درمان بسیار مؤثر عمل می‌کند. در مقابل، همین فرد ممکن است هنگام اجرای روانکاوی کلاسیک—که به انعطاف، تفسیر آزاد و کار با ابعاد ناخودآگاه نیاز دارد—احساس محدودیت یا ناهماهنگی کند.

از سوی دیگر، درمانگری با شخصیت شهودی و خلاق ممکن است در گشتالت‌درمانی بدرخشد، اما در مواجهه با چارچوب‌های دقیق و گام‌به‌گام CBT دچار افت انرژی و انگیزه شود. این تفاوت‌ها نشان می‌دهند که صرفاً دانستن یک رویکرد یا تسلط تکنیکی برای موفقیت در درمان کافی نیست. در واقع، شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی باید با یکدیگر هم‌راستا باشند تا فرآیند درمان طبیعی، اثرگذار و رضایت‌بخش پیش برود. هنگامی که میان سبک شخصی درمانگر و نوع رویکرد مورد استفاده تعادل برقرار باشد، احتمال ایجاد رابطه درمانی مؤثر و دستیابی به نتایج مطلوب به‌طور چشم‌گیری افزایش می‌یابد. بنابراین، تناسب میان شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی یکی از عوامل کلیدی در کیفیت و اثربخشی روان‌درمانی است.

 

صفحه اینستاگرام دکتر سمیرا جلوداری

 

۳. آیا شخصیت درمانگر بر نتیجه درمان تأثیر می‌گذارد؟

تحقیقات می‌گویند بله، اما نه به تنهایی! عوامل زیر مهم هستند:

✅ تناسب بین شخصیت درمانگر و رویکرد (مثلاً یک درمانگر صبور برای روانکاوی مناسب‌تر است).

✅ توانایی درمانگر در انعطاف‌پذیری (بعضی درمانگران می‌توانند سبک خود را با نیاز مراجع تطبیق دهند).

✅ مهارت‌های رابطه‌سازی (حتی اگر رویکرد با شخصیت درمانگر کاملاً همخوان نباشد، یک درمانگر خوب می‌تواند ارتباط مؤثر برقرار کند).

۴. آیا درمانگران باید فقط رویکردهای سازگار با شخصیت خود را یاد بگیرند؟

نه لزوما!

– یک درمانگر حرفه‌ای می‌تواند خارج از منطقه امن شخصیتی خود عمل کند، اما این نیاز به آموزش و خودآگاهی دارد.

– بعضی درمانگران ترکیبی از رویکردها را به کار می‌برند (انتگرتیو یا التقاطی)، که به آنها انعطاف بیشتری می‌دهد.

– سوپرویژن و بازخورد کمک می‌کند درمانگر متوجه شود آیا سبکش با رویکرد انتخابی هماهنگ است.

۵. توصیه به درمانگران برای انتخاب رویکرد

🔹 خودتان را بشناسید! (آیا صبور هستید؟ ساختارگرا؟ خلاق؟).

🔹 رویکردی را انتخاب کنید که هم با شخصیت شما همخوان باشد، هم با مشکلات مراجعانتان.

🔹 انعطاف داشته باشید—گاهی مراجع نیاز به رویکردی متفاوت دارد.

🔹 به رابطه درمانی اولویت دهید—حتی بهترین رویکردها اگر با ارتباط ضعیف اجرا شوند، اثر کمتری دارند.

جمع‌بندی نهایی

شخصیت درمانگر یکی از عوامل مؤثر در انتخاب رویکرد درمانی است، اما تنها عامل نیست. بهترین درمانگران کسانی هستند که:

✔ رویکردی را انتخاب می‌کنند که با سبک طبیعی آنها هماهنگ باشد،

✔ اما انعطاف کافی برای تطبیق با نیازهای مراجع را نیز دارند.

اگر به عنوان یک درمانگر در حال انتخاب رویکرد هستید، این سوالات را از خود بپرسید:

– آیا این روش با ارزش‌ها و ویژگی‌های من سازگار است؟

– آیا می‌توانم آن را به صورت اصیل و طبیعی اجرا کنم؟

– آیا این روش برای جمعیت بالینی که با آن کار می‌کنم مناسب است؟

پاسخ به این سوالات به شما کمک می‌کند رویکردی را انتخاب کنید که هم برای شما معنادار باشد، هم برای مراجعانتان مؤثر.

درمانگر خوب همه رویکردهای درمانی رو بلده یا یکی کافیه؟ شناخت چندتا رویکرد خوبه یا تمرکز روی یک مدل مشخص؟ مزایا و معایب هر کدوم چیه؟

این سوال بسیار مهمی است که بسیاری از درمانگران تازه‌کار و حتی باتجربه با آن مواجه می‌شوند. پاسخ به آن بستگی به اهداف حرفه‌ای، جمعیت بالینی، و سبک شخصی شما دارد. در ادامه، مزایا و معایب هر دو رویکرد (تخصص در یک مدل vs. یادگیری چندین رویکرد) را بررسی می‌کنم:

۱. درمانگرانی که فقط روی یک رویکرد تمرکز می‌کنند

(مثلاً فقط CBT، فقط روانپویشی، یا فقط طرحواره‌درمانی)

✅ مزایا:

– تسلط عمیق: امکان یادگیری پیشرفته و اجرای ظریف‌تر تکنیک‌ها.

– اعتبار حرفه‌ای: برخی حوزه‌ها (مثل درمان‌های مبتنی بر شواهد) نیاز به تخصص متمرکز دارند.

– سازگاری با سیستم‌های درمانی: بعضی کلینیک‌ها یا بیمه‌ها پروتکل‌های مشخصی را ترجیح می‌دهند.

– تمرکز بهتر: انرژی و زمان شما صرف یک چارچوب منسجم می‌شود.

❌ معایب:

– انعطاف‌ناپذیری: ممکن است برای برخی مراجعان نامناسب باشد.

– محدودیت در حل مسئله: اگر مراجع به آن رویکرد پاسخ ندهد، گزینه‌های کمتری دارید.

– خطر کوته‌بینی: ندیدن ابعاد دیگر مشکل به دلیل وفاداری بیش‌ازحد به یک مدل.

🔹 مناسب برای:

– درمانگرانی که در حوزه‌های خاصی (مثل OCD، اختلالات شخصیت مرزی) کار می‌کنند.

– محیط‌های بالینی ساختاریافته (مثل بیمارستان‌ها، مراکز CBT).

۲. درمانگرانی که چندین رویکرد را ترکیب می‌کنند 

(انتگرتیو/التقاطی، مثلاً تلفیق CBT با انسان‌گرا یا روانپویشی با DBT)

✅ مزایا:

– انعطاف‌پذیری: توانایی تطبیق با نیازهای متنوع مراجعان.

– دیدگاه جامع‌تر: استفاده از نقاط قوت هر رویکرد (مثلاً تکنیک‌های CBT برای علائم، و روانپویشی برای کشف ریشه‌ها).

– خلاقیت بیشتر: امکان طراحی مداخلات سفارشی‌شده.

– پاسخگویی به پیچیدگی‌ها: برخی مشکلات (مثل تروما) نیاز به ترکیب روش‌ها دارند.

❌ معایب:

– سطحی‌شدن: خطر یادگیری ناقص یا اجرای نادرست تکنیک‌ها.

– سردرگمی مراجع: اگر ترکیب‌بندی نامنسجم باشد.

– چالش‌های نظری: برخی رویکردها با هم ناسازگارند (مثلاً تفسیرهای روانکاوی با تمرکز حال‌نگر CBT).

– زمان و هزینه بیشتر: نیاز به آموزش‌های گسترده‌تر.

🔹 مناسب برای:

– درمانگران خصوصی که با مراجعان متنوع کار می‌کنند.

– حوزه‌هایی مثل تروما، زوج‌درمانی، یا اختلالات پیچیده که نیاز به دیدگاه چندبعدی دارند.

۳. راه‌حل متعادل: “تخصص در یک چارچوب + آشنایی با سایر رویکردها

بسیاری از درمانگران موفق این مسیر را انتخاب می‌کنند:

  1. یک رویکرد اصلی را به‌صورت عمیق یاد می‌گیرند (مثلاً روانپویشی).
  2. تکنیک‌های کاربردی از سایر مدل‌ها را می‌آموزند (مثلاً مواجهه‌سازی از CBT برای اضطراب).
  3. به صورت انتگرتیو کار می‌کنند، اما با پایه‌ای نظری منسجم.

مثال عملی:

– یک درمانگر پایه روانپویشی دارد، اما از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی (DBT) برای تنظیم هیجانات مراجع استفاده می‌کند.

– یا یک CBT‌شناس که در جلسات آخر درمان، مفاهیم وجودگرا را برای معنا بخشیدن به پیشرفت مراجع به کار می‌برد.

۴. چگونه تصمیم بگیریم؟

از خود بپرسید:

– جمعیت بالینی من چه کسانی هستند؟ (مثلاً اگر با اختلالات شخصیت کار می‌کنید، DBT یا طرحواره‌درمانی ممکن است ضروری باشد).

– آیا من بیشتر نظریه‌پردازم یا عمل‌گرا؟ (رویکردهای تحلیلی نیاز به تفکر انتزاعی بیشتری دارند).

– آیا محیط کارم از یک مدل خاص حمایت می‌کند؟ (مثلاً کلینیک‌های ترک اعتیاد اغلب رویکردهای شناختی-رفتاری را ترجیح می‌دهند).

۵. توصیه‌های حرفه‌ای برای درمانگران

🔸 اگر تازه‌کار هستید: ابتدا یک رویکرد را عمیقاً بیاموزید (ترجیحاً مبتنی بر شواهد مثل CBT یا DBT).

🔸 با تجربه‌تر که شدید: به تدریج سایر مدل‌ها را کشف کنید.

🔸 از سوپرویژن استفاده کنید: ترکیب رویکردها نیاز به راهنمایی دارد تا نامنسجم نشود.

🔸 به مراجع توجه کنید: گاهی خود مراجع شما را به سمت یادگیری روش‌های جدید سوق می‌دهد (مثلاً اگر چند مراجع با تروما دارید، آموزش EMDR مفید است).

یک درمانگر خوب ≠ بلد بودن همه چیز!

درمانگر خوب کسی است که:

– پایه‌های نظری محکمی دارد،

– می‌داند چه زمانی و چگونه از تکنیک‌ها استفاده کند،

–  انعطاف‌پذیری دارد تا در صورت نیاز، دانش خود را گسترش دهد.

– هیچ رویکردی کامل نیست: حتی بهترین مدل‌ها برای برخی مراجعان نامناسب هستند. توانایی تشخیص این محدودیت‌ها کلید موفقیت است.

– در این مسیر، تناسب بین شخصیت درمانگر و رویکرد درمانی نیز اهمیت بالایی دارد؛ چراکه هماهنگی درونی درمانگر با شیوه‌ی کاری‌اش، اثربخشی درمان را دوچندان می‌کند.

پس پاسخ نهایی این است: نه لازم است همه رویکردها را بلد باشید، نه فقط یک مدل کافی است. بهترین راه، تخصص در یک چارچوب + انعطاف‌پذیری برای استفاده هوشمندانه از سایر روش‌ها است.

امتیاز ۵ از ۵ – ۱ رای
spinner در حال ثبت رای
دکتر سمیرا جلوداری وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 + 6 =